رمان عدالت نوعی تسویه حساب عریان با جامعه و دستگاه عدالت سوئیس است
به گزارش دوست داشتنی ها، به گزارش خبرنگاران رمان عدالت آخرین رمان مهم و تاثیرگذار دورنمات توسط محمود حسینی زاد توسط نشر برج به چاپ رسیده است. دورنمات که یکی از استادان ژانر پلیسی است در این رمان مفهوم عدالت را به بازی گرفته است تا از ورای آن شرایط جامعه ای غرق در بی عدالتی را به نمایش بگذارد. این رمان داستان یک قتل است و فروریختن دستگاه عدالت در سوئیس. دورنمات در این رمان با پیچیدگی هایی که در شکل روایت گری ایجاد نموده، خواننده را به سرگیجه می اندازد. عدالت نقدی ساختاری به پایه های جامعه اروپایی است. دورنمات در عدالت صدای رسای قربانیان بی عدالتی ست. در ادامه گفت وگوی ایبنا را محمود حسینی زاد می خوانید:
آقای حسینی زاد به نظر شما رمان عدالت در میان کارهای دورنمات -که بیشتر با نمایشنامه هایش شناخته می گردد- کار متفاوتی است؟
محدودکردن دورنمات به نمایشنامه نویسی کمی نادرست است. گرچه همه جا به نمایشنامه نویسی شهرت دارد نه فقط در ایران. البته طیف کارهایش وسیع است: نمایشنامه، رمان و داستان کوتاه در کنار انبوهی از مقاله و یادداشت و بیوگرافی و حتی نقاشی؛ و در لابه لای همه این ها هم نظریه پرداز که خیلی پیگیر از نظریه هایش دفاع می نماید. شاید از دو سه نظر بتوان گفت عدالت بین رمان های پلیسی اش جای خاص دارد. آخرین کار پلیسی اش در زمان حیاتش است و حجیم ترین. نوعی تسویه حساب عریان با جامعه و دستگاه عدالت سوئیس است. و از نظر ادبی، هم رمانی با تکنیک و کمی پیچیده که در کارهای قبلی اش چنین تکنیکی ندارد.
دورنمات در این رمان مفهوم عدالت را به شکلی به بازی گرفته تا به تناقض ها و بی عدالتی ها در اجرا و استقرار عدالت بپردازد. او چگونگی تغییر جهت جریان عدالت را به واسطه تسلط قدرت بر آن نمایش می دهد. انگار که عدالت با بی عدالتی است که زنده است.
در تمام رمان هایش که به رمان های پلیسی معروف هستند و در بسیاری از نمایشنامه ها و کارهایش دورنمات با مفهوم عدالت سروکار دارد. نگاهی بیندازید به نمایشنامه معروفش که در ایران بارها اجرا شده دیدار بانوی سالخورده یا به سایر رمان هایش. پیگیری عدالت با آنچه که در عرف بی عدالتی می نامیم. نوعی انتقام شخصی مثلا. یکی از دغدغه های اصلی دورنمات همین است.
شما رمان عدالت را رمانی متعهد می دانید که در نسبت مشخصی با سیاست و جامعه پرداخته شده است؟
خیلی به ادبیات متعهد و غیرمتعهد عقیده ندارم. البته جای بحثش اینجا نیست؛ اما از آن منظری که شما می گویید بله. بسیار متعهد است. پوست جامعه بورژوازی و دوچهره سوئیس و خارج از سوئیس را در این رمان می کَند.
دورنمات همان طور که در مقدمه رمان آمده چندین سال با طرح این رمان کلنجار رفته است. به نظرم این کلنجار بیشتر پُرکردن همان خلأیی بوده که میان تصور عینی و ذهنی از عدالت وجود دارد. نظر شما چیست؟
نمی دانم آیا این دلیلش بوده یا نه؟ شاید هم. اما دورنمات هم مثل خیلی از نویسنده های پرکار و شناخته شده، برخی از کارهایش را نیمه رها می نموده. می دانید که کارهایی از خیلی از نویسنده های به اصطلاح عظیم بعد از مرگشان منتشر می گردد. یعنی ایده ای دارند و می نویسند و می گذارند بعد تا کامل گردد. شاید حق با شما باشد. چون رمان عدالت احتیاج به تحقیق و پرس وجو داشته و دورنمات قطعا به نظر تخصصی دیگران احتیاج داشته.
و در آخر از چالش ها و دغدغه هایی که در ماجرای ترجمه این اثر برایتان پیش آمد، بگویید.
خب زیاد است. ان شالله جای دیگر و کمی تخصصی تر خواهم گفت. کوتاه بگویم که یکی از مشکل ترین ترجمه هایم بود. کلا نزدیک شدن به زبان متنوعی که دورنمات در این کتاب استفاده می نماید، کار خیلی دشواری بود. دقت کنید به تکنیک نسبتا پیچیده روایت. زبانش را هم دورنمات بر همین اساس انتخاب نموده است. اصلا کار ساده ای این نبود.
رمان عدالت فریدریش دورنمات با ترجمه محمود حسینی زاد در 200 صفحه و با قیمت 38 هزار تومان توسط نشر برج به چاپ رسیده است.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران