زندگینامه ملک الشعرا محمد تقی بهار
به گزارش دوست داشتنی ها، محمدتقی بهار معروف به ملک الشعرای بهار، متولد 18 آذر 1265 شاعر و ترانه سرا، محقق، روزنامه نگار و وکیل مجلس در دوران مشروطه و سپس دوران پهلوی بود. شعرهای معروف دماوندیه و گنج و رنج و تصنیف های مرغ سحر و به اصفهان رو از اوست.
خبرنگاران | سرویس چهره ها - محمدتقی بهار معروف به ملک الشعرا بهار و مالک ملک سخن در دوران مشروطه و سپس دوران حکومت رضاخانی زیست. او شاعر و ترانه سرا، محقق، نویسنده و روزنامه نگار، سیاستمدار و وکیل مردم در مجلس بود. بهار در سایه شهرت و محبوبیتش در میان مردم، به قدرتی دست یافت که با وجود مخالفت حاکمیت زمان، دست از آزادی خواهی برنداشت و با صدای رسا تا انتها عمر، راه خود را ادامه داد. از او آثار مکتوب ارزشمندی به جا مانده است. همچنین او تاثیر معنوی بسزایی در زمانه خود به جا گذاشت.
بیوگرافی محمدتقی بهار
محمدتقی بهار در 18 آذر 1265 هجری شمسی در شهر مشهد در خانواده ای اهل شعر و ادب به جهان آمد. پدرش میرزا محمدکاظم شکیبای، ملک الشعرای آستان قدس رضوی در زمان ناصرالدین شاه بود؛ خود پدر نیز از نسل شاعر توانای کاشانی؛ میرزا احمد کاشانی متخلص به شکیبا بود. مادرش اصالت گرجی داشت و اهل شعر و دانش و ادبیات بود. محمد تقی سرودن شعر را از هفت سالگی و تحت تاثیر شاهنامه فردوسی شروع کرد. مقام ملک الشعرایی پس از درگذشت پدر، به فرمان مظفرالدین شاه، به محمدتقی بهار رسید. او از نوجوانی با مفاهیم آزادی خواهی و مشروطه آشنا شد و به آن دل بست. سپس در بیست سالگی رسماً به جمع مشروطه خواستار خراسان پیوست.
محمدتقی بهار در جوانی در لباس روحانیت
او در عمر خود شش دوره نماینده مجلس شد. روزنامه نوبهار و تازه بهار را منتشر کرد و به روشن سازی افکار عمومی و روشنگری های سیاسی پرداخت. در دانشگاه تدریس ادبیات کرد. چند تحقیق ارزشمند در ادبی و تاریخی از جمله سبک شناسی، چند تصحیح متون ادبی، چندین ترجمه از متون پهلوی و دیوان اشعاری از خود به یادگار گذاشت. انتها در روز دوم اردیبهشت 1330 هجری شمسی، در خانه مسکونی خود در تهران بر اثر بیماری سل، زندگی را بدرود گفت و در شمیران در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
تشییع جنازه بهار در گورستان ظهیرالدوله
آرامگاه ملک الشعرا بهار
فعالیت های سیاسی بهار
بهار از همـان ابتـدای جنبش مشروطه، در سن بیست سالگی با سرودن اشعار سیـاسی و انتشار آن ها، به مشروطه طلبان پیوست، او از سال 1289 با عضویت در کمیته ایالتی حزب دموکرات خراسان و انتشار روزنامـه نوبهار به عنوان ارگان حزب دموکرات، پا به عرصه فعالیت سیاسی نهـاد. در طـی سال ها مبارزات حزبی و پارلمانی تا اواخر حیات خود، به نمایندگی دوره های سوم، چهارم، پنجم، ششم و سپس پانزدهم مجلس شورای ملّی انتخاب شـد. در طول مجلس چهـارم که از اعضای فعال فراکسیون اکثریت، بـه رهبـری آیـت الله مـدرس بـود طـول در روزنامه نوبهار با جاه طلبی های روزافزون رضاخان در ساختار سیاسی متزلزل کشور و خودسری ها و تعرضات وی به آزادی های مدنی، مخالفت می کرد. در مجلس پنجم، بهار بـه همراه مدرس، فراکسیون اقلیت را رهبری می کرد، و در مخالفت بـا طرح جمهوریت رضاخان که آن زمان مطرح شده بود و تغییر سلطنت قاجاریه به پهلوی، بـا مدرس همراه و همسو شـد.
درباره آشنایی بیشتر با دولت رضاشاه و مسائل مربوط به آن می توانید به مقاله معرفی کتاب ایران بین دو انقلاب - بخش اول در سایت خبرنگاران مراجعه کنید.
محمدتقی بهار در جمع فراکسیون اقلیت مجلس پنجم به همراه سید حسن مدرس
او روزنامه نوبهار را سالها، برای ترویج مرام حزب دموکرات و روشن سازی افکار عمومی و روشنگری های سیاسی، همچنین به منظور انعکاس اندیشه ها و رویکرد های سیاسی خود انتشار داد. بهار اگرچه همیشه از لزوم ایجاد حکومت مقتدر مرکزی دفاع می کرد، چند سال پس از استقرار سلطنت رضاشاه، به جرم مخالفت های علنی و پنهان با حاکمیت اقتدارگرای او محبوس و تبعید شد و ناگزیر از صحنه سیاست استعفا داد. اما پس از سقوط رضاشاه، مجدداً به فعالیت سیاسی پرداخت. در سال های پس از شهریور 1320 با بعضی از تشکیلات وابسته به حزب توده ارتباط داشت و در کابینه دوم قوام السلطنه، مدت چهار ماه وزیر فرهنگ شد و به همراه قوام در تأسیس حزب دموکرات ایران همکاری کرد. زندگی سیاسی او با اتمام دوره نمایندگی اش در مجلس پانزدهم انتها یافت. همچنین در خرداد 1329 جمعیت ایرانی طرفداران صلح را به همراه چندتن دیگر تأسیس کرد و به ریاست این جمعیت انتخاب شد. قصیدهٔ معروف جغد جنگ در همین دوران سروده شد.
محمدتقی بهار در دانشسرای عالی به همراه بدیع الزمان فروزانفر و دانشجویان
همسران و فرزندان
محمد تقی بهار در سن کم و به قول خودش در اوان بلوغ، به اصرار پدرش و به قصد دوری از شعر و پرداختن به تجارت و زندگی، در مشهد ازدواج کرد و صاحب فرزندی نیز شد. اما همسر و فرزندش عمر کوتاهی داشتند و بدرود حیات گفتند. سال ها بعد زمانی که به تهران آمد، بار دیگر مقدمات ازدواج برایش فراهم شد. در تهران، دوستش معتصم السلطنه فرخ که با زنی از خاندان دولتشاهی های کرمانشاه به نام منیژه فرزند صفدر میرزا قاجار ازدواج نموده بود، محمدتقی بهار را با دختر دیگری از این خانواده، به نام سودابه، آشنا کرد. سودابه به همسری بهار در آمد و بهار بقیه عمر را با او به سر برد.
بهار در بستر بیماری در کنار همسرش سودابه
از این ازدواج شش فرزند بر جای ماند که به ترتیب ملک هوشنگ، ماه ملک، ملک دخت، پروانه، مهرداد و چهرزاد نام گرفتند. هر شش فرزند او فرهیخته، تحصیل نموده و علاقه مند به ادبیات و تاریخ و فرهنگ بودند. از جمله دکتر مهرداد بهار که آثار درخشانی همچون پژوهشی در اساطیر ایران از او به چاپ رسیده است.
خانواده بهار قبل از تولد چهرزاد
بهار به همراه دخترش پروانه بهار
آثار محمدتقی بهار
آثار بهار چه به نظم و چه نثر متنوع است و انواع شعر سنتی و اشعار به زبان محلی، تصنیف و ترانه، مقاله ها و سخنرانی های سیاسی و انتقادی، رساله های تحقیقی، سبک شناسی نظم و نثر، دستورزبان، تاریخ احزاب، نمایشنامه، اِخوانیات و مکتوبات، تصحیح انتقادی متون، ترجمه های متون پهلوی، ، مقدمه بر کتاب ها و حواشی بر متون به خصوص شاهنامهٔ فردوسی را شامل می گردد.
- منظومهٔ چهار خطابه
- ترجمه اندرزهای آذرباد ماراسپندان (ترجمهٔ منظوم از پهلوی)
- ترجمه یادگار زریران (ترجمهٔ منظوم از پهلوی)
- زندگانی مانی
- تصحیح گلشن صبا، فتحعلی خان صبا
- توضیح احوال فردوسی بر اساس شاهنامه
- تصحیح تاریخ سیستان
- تصحیح رسالهٔ نفس ارسطو ترجمهٔ باباافضل کاشانی
- تصحیح مجمل التواریخ والقصص
- تصحیح منتخب جوامع الحکایات و لوامع الرّوایات عوفی
- سبک شناسی، (در سه جلد)
- تاریخ مختصر احزاب سیاسی (در دو جلد)
- دستور زبان فارسی پنج استاد (به همراهی دکتر قریب، فروزانفر، رشید یاسمی، همایی)
- شعر در ایران
- تاریخ تطّور در شعر فارسی
- دیوان اشعار (در دو جلد)
- تصحیح تاریخ بلعمی، ابوعلی محمدبن محمد بلعمی (به تلاش محمد پروین گنابادی)
- فردوسی نامه بهار، (به تلاش محمد گلبن)
- رساله در احوال محمدبن جریر طبری
- بهار و ادب فارسی (مجموعه مقالات در مباحث ادب، فرهنگ، هنر و تاریخ به تلاش محمد گلبن)
- بخشى از تاریخ سیاسى افغانستان
- تاریخچه سه سال و نیم جنگ یا بخشى از تاریخ قاجاریه
- نیرنگ سیاه یا کنیزان سفید (رمان)
- تاریخچه اکثریت در مجلس
- توضیح حال سید حسن مدرس
- رساله در آرزوى مساوات
- توضیح زندگانى لنین
محمدتقی بهار در کنار لطفعلی صورتگر (شاعر)
یک نمونه شعر از ملک الشعرا بهار
از میان اشعار بهار، تصنیف هایش که خوانده شده و بر زبان ها افتاده، و از همه بیشتر تصنیف مرغ سحر و به اصفهان رو شهرت و محبوبیت دارند. همچنین شعرهای دماوندیه و برو کار می کن مگو چیست کار او به کتابهای درسی راه یافته و جزئی از حافظه تاریخی فرزندان ایران شده است. در زیر غزلی زیبا از بهار را با هم می خوانیم.
شمعیم و دلی مشعله افروز و دگر هیچ
شب تا به سحر گریهٔ جانسوز و دگر هیچ
افسانه بوَد معنی ملاقات، که دادند
در پرده یکی وعدهٔ مرموز و دگر هیچ
حاجی که خدا را به حرم جُست چه باشد
از پارهٔ سنگی شرف اندوز و دگر هیچ
خواهی که شوی باخبر از کشف و کرامات
مردانگی و عشق بیاموز و دگر هیچ
روزی که دلی را به نگاهی بنوازند
از عمر حساب است همان روز و دگر هیچ
زین قوم چه خواهی؟ که بهین پیشه ورانش
گهواره تراش اند و کفن دوز و دگر هیچ
زین مدرسه هرگز مطلب علم، که اینجاست
لوحی سیه و چند بدآموز و دگر هیچ
خواهد بدل عمر، بهار از همه گیتی
ملاقات رخ یار دل افروز و دگر هیچ
برای خواندن اشعار بیشتر از این شاعر تاثیرگذار، می توانید گزیده بهترین اشعار ملک الشعرای بهار را نیز در سایت خبرنگاران مطالعه کنید.
منبع: setare.com