گره خوردن قاچاق سوخت به زندگی بندرنشینان هرمزگان

به گزارش دوست داشتنی ها، گازوئیل، مخزن، بار، سوخت، قاچاق و ثروت، چند سالی است که وارد بازی بچه های شش هفت ساله بندرنشین هرمزگانی شده است. انگار راه رسیدن به اهدافشان را در این کلمات جست و جو می کنند.

گره خوردن قاچاق سوخت به زندگی بندرنشینان هرمزگان

به گزرش گروه دانشگاه خبرنگاران، اسما کارجونژاد؛ ماشین های سوخت کش با مخزن پر از سوخت قاچاق و سرعتی سرسام آور، راه و بیراهه ها را در پیش می گیرند. مرگ و زندگی را به جان می خرند تا یک گام به هدفشان نزدیک تر شوند. مدت های طولانی است که پدیده ای به اسم قاچاق سوخت، ساحل نشینان هرمزگان را برای امرار معاش، درگیر خود کرده است.

دریا به جای این که رحمت و برکتی صادقانه و صالحانه برایشان باشد، پلی شده برای رسیدن به آمال شان با نانی خرده شیشه دار. قاچاق سوخت از طریق دریا، مدت هاست شغل منتخب جوانان بندرنشین استان هرمزگان شده. یک کار پر ریسک که ممکن است حتی به قیمت جانشان هم تمام شود. خانواده هایی که داغ دار می شوند و اقتصادی که به لنگ زدن می افتد، از تبعات این انتخاب است.

گازوئیل، مخزن، بار، سوخت، قاچاق و ثروت، کلماتی است که وارد بازی بچه های شش هفت ساله بندری شده است. انگار راه رسیدن به اهدافشان را در این کلمات جست و جو می کنند. داستان قاچاق هایی که با موفقیت انجام می شود و سود حاصل از آن، نقل مجالس نوجوانان شده است. ذهن هایی که از بچگی، موضوع قاچاق برایشان عادی سازی می شود و در آینده آن را به عنوان گزینه ای برای امرار معاش به راحتی و سهولت می پذیرند.

موضوع آنقدر حاد شده که فرمانده پایگاه دریابانی شهرستان قشم گفته در دو سه سال اخیر، بیشتر افراد قاچاقچی سوخت که دستگیر شده اند، در گروه سنی جوان و نوجوان قرار دارند؛ که متاسفانه در بین آن ها نوجوانان سیزده و چهارده ساله نیز دیده می شود.

اما عبدالله، جوان 22 ساله قوی هیکل، و سیاه سوخته بندرییست که 6 ماه است بنایی را شروع کرده و اکنون تا حدودی در کارش ماهر است. اما ناراضی است، ناراضی از دستمزد کم و کار زیادش. سر صحبت را که با او باز کردم، در حالی که وسایل بنایی اش را از کیسه برنج نخ نما شده اش بیرون می کشد، پرسید، حرف هایم پخش هم می شود؟! تا جواب بدهم وسط حرف هایم گفت اسم و فامیلم را نگو.

می گفت: پنج سال کارم قاچاق گازوئیل بود. وقتی می دیدم بیشتر پسر های روستا همین راه را رفته اند و به نان و نوایی رسیده اند، من هم وسوسه می شدم. به هر حال باید پول داشته باشم، خانه بسازم، ماشین بخرم و بساط هفت شب و هفت روز عروسی را فراهم کنم. با پدرم حرف زدم. گفتم اسکورت ماشین های سوخت بر می شوم. اسکورت کارش راحت تر است، چند متر جلوتر از ماشینی که سوخت را حمل می کند، راه می افتد و تا پلیس ببیند، زنگ می زند که بار را از راستا دیگری ببرند تا گیر نیفتند.

پدرم اولش غر زد، ولی وقتی از پسر فلانی و فلانی گفتم که چقدر کارشان گرفته و صاحب خانه شده اند، نرم شد. آن قدر روز به روز به تعداد کسانی که این راستا را انتخاب می کنند، اضافه می شود که قبح گناهش شکسته شده. دیگر خانواده ها هم، هر چند با اکراه، ولی راضی می شوند که فرزندشان پا در این راستا بگذارد.

چند ماهی اسکورت بودم. واقعاً پولش مناسب بود. ولی باز هم کفاف برنامه های آینده ام را نمی داد، برای همین کمی پول قرض گرفتم و گذاشتم روی پول هایم و وانت خریدم؛ روی آن مخزن برای سوخت نصب کردم و خودم شدم عبدالله قاچاق بر!

وضعم حسابی توپ شده بود، فقط دو سه بار گیر پلیس راه افتادم که هر بار دو سه میلیونی برایم آب خورد تا خلاص بشوم. همه چیز خوب بود تا پارسال که موقع بار زدن سوخت در قایقی که قرار بود بار را به خریدارانی اماراتی برساند، نیرو های سپاه سر رسیدند، مقاومت که کردیم، تیر اندازی شد. چند هزار تن سوخت در دریا آتش گرفت و رفیق و همراه همیشگی ام هم همراهشان سوخت. من فرار کردم تا نجات پیدا کنم. ولی از آن به بعد، کمی سست شدم، طلب کار هایی که بارشان سوخت، یقه ام را دریافتد و جیبم را خالی کردند. با آه و ناله های مادرم قاچاق سوخت را رها کردم .

تازه چند ماه است با واسطه و سفارش، بنایی را شروع کرده ام . راضی نیستم، گاهی به سرم می زند باز هم برگردم به قاچاق. دریا را دوست دارم. صیادی درآمدش خوب بود، ولی برکت از دریا رفته است. مسئولان افسار دریا را هم به دست گرفته اند، خودشان صید می کنند و خودشان می فروشند. دست مردم را در کاسه حنا گذاشته اند. دیگر ماهی، گیر صیادان محلی نمی آید.

سوخت های رها شده در دریا، بلای جان آبزیان می شود

بچه بندر که باشی، حتما شنای هماهنگ و زیبای دلفین ها را در دریا دیده ای! یا در سواحل سخره ای به علت شفافیت آب دریا، شاهد شنای دسته جمعی ماهی های ریز و درشت بوده ای. اما این زیبایی ها با سوخت های قاچاقی که برای در رفتن از جریمه ها در دریا رها می شوند، رو به نابودی است. ماهی هایی که اجسادشان روی آب شناور است، حتی اقتصاد صیادان محلی را هم درگیر می کند.

معضل دیگر قاچاق سوخت در بنادر، خالی کردن بشکه های چندین هزار لیتری سوخت قاچاق در دریا موقع روبرو شدن با گشت های دریایی است؛ چیزی که هم آب دریا را آلوده می کند و هم ضرر زیادی به محیط زیست آبزیان می زند. فعالان محیطزیستی بسکمک تا به امروز به این معضل بزرگ بندری ها ورود کردند و حتی خواستار بیشتر شدن مبلغ جریمه ریختن سوخت به دریا و ضرر سنگین تر ان نسبت به مصادره سوخت از طرف گمرک شدند.

البته ساالهاست که حتی مدیران شیلات هرمزگان هم اقرار کرده اند که کاهش صید آبزیان بویژه میگو در این استان ناشی از آلودگی دریا به گازوییل است که افرادی حیات دریا، آبزیان و محیط زیست را آلوده کرده اند و از بین می برند.

نان به قیمت جان

برای رساندن مخزن های سوخت قاچاق به مرز خطرات زیادی را باید به جان خرید. طی کردن راه های صعب العبور در بیابان ها و کوه ها، تیر اندازی پلیس، چپ کردن ماشین با سرعت زیاد، آتش دریافت سوخت ها، همه از خطراتیست که قاچاقچیان جوان سوخت در هرمزگان با آگاهی آن را پذیرفته اند تا یک شبه راه صدساله رفته باشند.

برخی منابع خبری محلی مدعی هستند که در نیمه نخست سال جاری 6 میلیون و 111 هزار لیتر سوخت قاچاق از نوع گازوییل به ارزش یک هزارو 833میلیارد ریال تنها توسط مرزبانی در نوار مرزی هرمزگان کشف شده است.

البته تلاشها برای کشف این قاچاق در دریا هم صورت می گیرد. به گونه ای که به گفته تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه از سال 98 تا خرداد سال جاری دریادلان نیروی دریایی سپاه 23 ففرایند کشتی حمل سوخت قاچاق را شناسایی و توقیف کردند که این شناورها حامل بیش از 23 میلیون لیتر گازوئیل بودند.

در دو دهه گذشته طرح بانکرینگ سوخت در بندرگاه های شهید رجایی و قشم راه اندازی شد تا با عرضه به کشتی های عبوری در خلیج فارس از قاچاق سوخت جلوگیری شود و این فرایند همچنان ادامه دارد، ولی آنچه در قالب قاچاق سوخت در آب های استان هرمزگان صورت می گیرد، فراتر از این طرح بوده و سوخت قاچاق بیشتر برای شناور های متخلف رسانده می شود که هیچ قانون و ضابطه دریانوردی را رعایت نمی کنند.

البته همه این شیوه های برخورد چه در دریا و چه در مرزهای زمینی برای مبارزه با قاچاق سوخت، ناشی از سیستم نظارت و کارشناسی معیوب است. تا بحث از مبارزه با قاچاق سوخت پیش می آید همه نگاه ها به افزایش نیرو و تجهیزات انتظامی، دریابانی و مرزبانی پیش می رود، درحالیکه وقتی سایر نهادها وظایف خود را به خوبی انجام ندادند، وظیفه پلیس است که مقابله کند ولی تنها راه حل نیست.سیستم نظارتی بسیار قوی تر برای جلوگیری از قاچاق سوخت، ایجاد شغل با درآمد مناسب به خصوص برای جوانان، حل مسائل مربوط به صیادان و اراده تسهیلات برای کمک به پرورش و رشد این شغل، رشد فرهنگی، فقر زدایی و کاهش شکاف طبقاتی در مناطق جنوبی کشور قطعا می تواند در امر پیشگیری از قاچاق سوخت در این مناطق موثر باشد.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 8 بهمن 1399 بروزرسانی: 8 بهمن 1399 گردآورنده: bestlike.ir شناسه مطلب: 640

به "گره خوردن قاچاق سوخت به زندگی بندرنشینان هرمزگان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "گره خوردن قاچاق سوخت به زندگی بندرنشینان هرمزگان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید